دیکشنری
داستان آبیدیک
chain work
t͡ʃe͡in wɜɹk
فارسی
1
عمومی
::
كارزنجیری، زنجیره
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
CHAIN OF COMMAND
CHAIN OF CUSTODY
CHAIN PACKING
CHAIN PRINTER
CHAIN REACT
CHAIN REACTION
CHAIN SAW
CHAIN SCISSION
CHAIN SMOKER
CHAIN STORE
CHAIN STORE SYSTEM
CHAIN TO
CHAIN UP
CHAIN VIRTUAL MACHINE
CHAIN WHOLESALER
CHAIN WORK
CHAINED
CHAINED LIST
CHAINING SEARCH
CHAINLESS
CHAINLET
CHAINSTITEH
CHAINWHEEL
CHAIR
CHAIR COVER
CHAIRMAN
CHAIRMAN OF THE BOARD
CHAIRMAN, CHAIRWOMAN
CHAIRMANSHIP
CHAIRPERSON
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید